در ابتدا به قول مولانا رومی که میگوید:
از کفر و ز اسلام برون صحرائیست : ما را میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد : نه کفر و نه اسلام و نه آنجاست جائیست
====================================================
جهل، بهل، جعل،،،(تشیع حکمت ابن سوده) جهل، بهل، جعل،،، (تسنن حکمت ابن تیمیه)
====================================================
در آل عمران آمده:
وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ
ترجمه :و آنان دست به فریب زدند و الله هم مکر کرد و خداوند بهترین مکر کنندگان است
=====================================================
بخشی از جهل،بهل،جعل در مذهب اهل سنت///
حَدَّثَنَا خَالِدُ بْنُ مَخْلَدٍ حَدَّثَنَا سُلَیْمَانُ قَالَ حَدَّثَنِی مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی مُزَرِّدٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ خَلَقَ اللَّهُ الْخَلْقَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهُ قَامَتْ الرَّحِمُ فَأَخَذَتْ بِحَقْوِ الرَّحْمَنِ فَقَالَ لَهُ مَهْ قَالَتْ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِکَ مِنْ الْقَطِیعَةِ قَالَ أَلَا تَرْضَیْنَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَکِ وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَکِ قَالَتْ بَلَى یَا رَبِّ قَالَ فَذَاکِ...
از پیامبر روایت شده: وقتی خدا همه خلق را آفرید . رحم بلند شد و ایستاد و محکم بند تمبان خدا گرفت! و خدا به او گفت: که چرا بند تمبان مرا گرفتی!؟ رحم گفت: من از قطع رحم به تو پناه میبرم.خدا به او میگوید: آیا راضی نیستی که هرکه قطع رحم کند من با او قطع میکنم ؟ رحم گفت: راضی شدم و بند تمبان خدا را رها کرد.صحیح بخاری ج3ص292 مکتبه سلفیه کتاب التفسیر سوره محمدص آیه (( وتقطعوا ارحامکم))
صحیح بخاری – کتاب التوحید –باب قول الله تعالی وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره:
در اینجا آمده در آخرت پس از گذشت از سوالات در مورد پرستش خدا، وقتی آنها به خالقیت خدا شهادت میدهند و به آنها گفته میشوند شما اینجا چه کار میکنید ؟ آنها میگویند: که ما منتظر پروردگار خود هستیم تا بیاید. ناگهان خدای به صورت و شکلی دیگر می آید آنها او را نمیشناسند و به او میگویند : تو رب ما هستی ؟ ما باور نمیکنیم . او قیافه ای دیگر داشت
همه ی مردم بیچاره میمانند و فقط پیامبران جلو می آیند . خدا به پیامبران میگوید : آیا نشانه ای از من نزد شما هست که مرا با آن بشناسید؟ پیامبران میگویند: آری ما ساق پای خدا را خوب میشناسیم. ناگهان خدا کفش هایش را در آورده و پاچه خود را بالا زده و ساق پای خود را برهنه میکند و به پیامبران و مردم نشان میدهد . پیامبران میگویند :آری این خدای ماست و سجده میکنند. بعد دنبال خدا می روند
صحیح بخاری جلد 1 «کتاب الوضوء باب البول قائما و قاعدا»
حذیفه میگوید: من با پیغمبر میرفتم آن حضرت رفت در خرابهای پشت دیواری و ایستاد همینطوری که یکی از شماها میایستید و بول کرد و من از او کنار کشیدم پس اشاره به من نمود من آمدم نزدیکش و پشت سرش ایستادم تا از بول فارغ شد.(( مشابه این حدیث را امام حنبل در کتاب مسند جلد 4 صفحه 246 نقل کرده است))
صحیح ترمذی جلد 2 صفحه 215
ابن عباس میگوید: پیغمبر گفت پروردگار من با بهترین صورت آمد نزد من و گفت: ای محمد گفتم لبیک ربی گفت ملأ اعلی درباره چه چیز نزاع میکنند؟ گفتم نمیدانم پس دستش را گذارد میان شانههای من و خنکی آن در بین دو پستان من سرایت کرد و مابین مشرق و مغربرا دانستم
صحیح بخاری جلد 1 «کتاب الغسل باب من اغتسل عریانا»
ابوهریره میگوید: پیغمبر گفت بنی اسرائیل برهنه غسل مینمودند، و به بدن همدیگر نگاه میکردند ولی حضرت موسی تنهایی غسل مینمود، بنی اسرائیل سوگند یاد کردند که موسی در بین ماها غسل نمیکند برای آنکه قُر است، پس یک دفعهای رفت غسل کند لباسش را درآورده و روی سنگی گذارد، سنگ فرار نموده و جامه او را با خود میبُرد و موسی از پی آن میدوید و صدا میزد ای سنگ لباس مرا نَبَر، بنی اسرائیل نگاهشان به بدن موسی افتاد، دیدند او قُر نیست و چون موسی به سنگ رسید، لباسش را برداشت، و شروع کرد به زدن سنگ
صحیح بخاری جلد 1 «کتاب الجنائز باب من احبّ الدفن فی الارض المقدّسة»
ابوهریره میگوید: عزرائیل آمد برای گرفتن جان حضرت موسی چون به او رسید موسی سیلی محکمی به او زد که چشمش کور شد، پس برگشت به سوی پروردگار گفت بار خدایا مرا به سوی کسی فرستادی که میل به مردن ندارد خدا چشم عزرائیل را به او برگردانید و به او گفت برو و به موسی بگو دستش را بگذارد به پشت گاوی، به شماره موهایی که زیر دستش واقع میشود یک سال مهلت داده خواهد شد، جبرئیل گفت بار خدا بعد از آن چه خوهد پیش آمد؟ گفت: مردنست
صحیح ترمذی جلد 2 صفحه 293 فی مناقب عمر»
عبدالله بن بریده میگوید: وقتی پیغمبر از جنگی برگشت، کنیز سیاهی نزد او آمد، گفت یا رسول الله من نذر کردهام که خدا ترا سالم برگرداند، در پیش روی تو دایره «دف» بزنم و آوازهخوانی کنم، پیغمبر به او گفت اگر نذر کردهای که این کار را انجام بده، پس شروع کرد به زدن و خواندن که در این هنگام ابابکر و علی و عثمان داخل شدند و او به کار خود مشغول بود، ولی وقتی عمر بن خطاب وارد شد، طبل را انداخت و روی آن بنشست، پیغمبر به عمر گفت شیطان از تو میترسد، زیرا هنگامی که تو وارد شدی طبل را انداخت و دست برداشت
===================================================
/// بخشی از جهل،بهل،جعل در مذهب اهل شیعه
روایت از علی (ع) ..اولین حیوانی که پس از رسول خدا(ص) از دنیا رفت عفیر خر رسول خدا بود! این خر با رسول خدا صحبت کرده بود ! و گفته بود پدر و مادرم فدای تو! پدرم از قول پدرش و از قول جدش و جد جدش و ..نقل کرد که او خری بود که نوح (ع) در کشتی گذاشت! و آنزمان نوح به جد من گفت ای مردم از نسل این خر خری متولد میشود که رسول خدا بر او سوار میشود ! و من خوشحالم که آن خر هستم !
(ناگفته نماند که در اصول کافی نوشته شده که عفیر یا براق با پیامبر سخن رانده و گفته پدرم و مادرم فدایت)
عن امیر المومنین علی قال ان اول شیی من ادواب توفی هو عفیر حمار رسول الله ذالک الحمار کلم رسول الله فقال بابی انت و امی
اصول کافی جلد ۱ ص ۱۸۴ کتاب الحجه باب ما عند الائمه من سلاح رسول الله
امام حسین(ع) از سینه حضرت زهرا شیر نخورد بلکه پیامبر انگشتش را در دهان او میگذاشت و او می مکید و برای سه روزش کافی بود
لم یرضع الحسین من فاطمه (س) و لا من انثی کان یوتی به النبی (ص) فیضع ابهامه فی فمه فیمص منها ما یکفیه الیو مین و الثلاث
اصول کافی کتاب الحجه - باب مولد حسین ابن علی
در ادرار ائمه آلودگی نیست --لیس فی بول الائمه استخباث - انوار ولایه .آیت الله آخوند ملا زین العابدین گلپایگانی.ص ۴۴۰
نگاه کردن به آلت تناسلی زن باعث کوری میشود! - النظر الی فروج النساء یورث العمی-من لا یحضره الفقیه -جلد ۳ ص
آه اسم خدا ست!- آه اسم من اسماء الله الحسنی -مستدرک الوسائل جلد ۲ ص۱۴۸
ملکی بنام خرقائیل هست که ۱۸ هزار بال دارد و بین هر بالش پنجاه سال زمان برای دیدن لازم است! ان لله ملکا یقال خرقائیل له ثمانیه عشر الف جناح مابین جناح الی جناح خمس مائه عام - کتاب البرهان جلد ۲ ص ۳۲۷
ملکی هست که اسمش منت و همیشه بالای قبر امام حسین است-الکافی جلد ۴ ص ۵۸۳
امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنیا می آید! با پا و براحتی متولد میشود!جنب نمیشود!اگر بخوابد قلبش بیدار است ..چشمش میخوابد ولی قلبش بیدار است ! همانطور که از جلو میبیند از عقب هم میبیند! یولد مطهرا مختونا و لا یجنب و تنام عینه و لا ینام قلبه و یری من خلفه کما یری من امامه -اصول کافی جلد یک ص ۳۱۹ کتاب حجه باب موالید الائمه
امام زمان لخت و عریان ظاهر میشود! انه سیظهر عاریا امام قرص الشمس .. حق الیقین - ملا باقر مجلسی ص ۳۴۷
از امام حسن (ع) روایت شده است که ایشان فرمود برای خداوند دو شهر است ( خدا دو شهر دارد) یکی از انها در مشرق است و یکی در مغرب ! و در آنها ۷۰ میلیون زبان و جود دارد! و من همه آن زبانها را میدانم!
عن ابی عبد الله الحسن قال ان لله مدینتین احداهما بالمشرق و اخری بالمغرب و فیها سبعون الف الف لغه و انا اعرف جمیع تلک اللغات
اصول کافی - جلد یک - ص ۳۸۴ و ۳۸۵ باب مولد حسن ابن علی
۱4- خوردن خاک نفاق می اورد -اکل الطین یورث النفاق - الکافی جلد۲- ص۲۶۵
خوردن خاک حرام است مثل خون و مردار و گوشت خوک اما خوردن خاک قبر امام حسین باعث شفاء از بیماریها میشود!
اکل الطین حرام مثل المیته و الدم و لحم اخنزیر الا طین قبر الحسین فیه شفاء من کل داء- اصول کافی جلد ۳ - ص ۳۸۷
فاطمه زهرا (س) حیض نمیشده است! عن ابی الحسن قال ان بنات الانبیاء لا یطمثن
========================================================
اولین درخت ایمان آورده به الله و رسولش در کتب شیعه مکارم الأخلاق،شیخ حسن (فرزند شیخ طبرسى)،مترجم: سید ابراهیم میر باقرى، ناشر: فراهانى، تهران، چ دوم:1365 ش. جلد1، برگ: 349
از انس: پیغمبر فرمود: بادنجان زیاد مصرف کنید، که اول درختى است که به الله ایمان آورده است
اولین حیوان ایمان آورده به الله و رسولش در کتب اهل تسنن عفیر یا همان براق و یاد آوری شده در فیلم بی گناهی مسلمانان
=======================================================
تصورات پیروان ابن تیمیه از الله:
ابن عباس از رسول الله نقل می کند که:رأیت ربّی عزّ وجلّ، شابّ أمرد وفرده جعد قطط، فی روضه خضرا...خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (وزوزی) …بیان التلبیس الجهمیه ج7ص 290
تببین کذب المفتری فیما نسبت الی الامام ابن حسن الاسعزی ج1 ص311 نام مولف علی ابن الحسن بن هبه الله بن عساکر الدمشقی نشر کتاب بیروت،میگویید:
الله خود را بر خلایق ظاهر میکند بر مردم سوار بر الاغ و صورتی بی مو و موهای پرپشت و تاجی بر سر و با کفش های طلائی
=======================================================
تصورات شیعه از کردها:
حدیث در کتاب بحارالانوار شیخ مجلسی و در کتاب شرح لمعه معروف به شهید اول هست
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى وَ غَیْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِیِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقُلْتُ إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً مِنَ الْأَکْرَادِ وَ إِنَّهُمْ لَا یَزَالُونَ یَجِیئُونَ بِالْبَیْعِ فَنُخَالِطُهُمْ وَ نُبَایِعُهُمْ فَقَالَ یَا أَبَا الرَّبِیعِ لَا تُخَالِطُوهُمْ فَإِنَّ الْأَکْرَادَ حَیٌّ مِنْ أَحْیَاءِ الْجِنِّ کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُمُ الْغِطَاءَ فَلَا تُخَالِطُوهُمْ
(الکافی ج : 5 ص : 158)
ابی الربیع شامی از امام صادق سؤال کرد:گروهی از کردها در منطقع ما زندگی میکنند.همیشه برای خرید و فروش می آیند و ما با آنها مخالطه و معامله می کنیم.حضرت فرمودند:ای اباربیع با کردها مخالطه نکن زیرا ایشان گروهی از جن اند که خداوند از روی آنها پرده برداری کرده پس با آنها مخلوط نشو!
و
امام صادق به ابی ربیع شامی فرمود :(لا تنکحوا من الاکراد احد فانهم جنس من الجن کشف عنهم الغطاء)«با هیچ یک از کُردها زناشویی مکنید زیرا آنها از جنس جنّیان هستند که پرده از آنان برداشته شده است»
(تذکرة الفقهاء العلامة الحلی ج 2 ص 569)
و
وعنه (علی بن محمد) عن أحمد بن أبی عبد الله وغیره أنه کتب إلیه یسأله عن الأکراد فکتب إلیه لا تنبهوهم إلا بحد السیف . الکافی، الشیخ الکلینی، ج 7 ص 297 ( کتاب الدیات، باب قتل اللص، ح 4 )
در این حدیث صحیح السند، احمد بن اسحاق قمی از امام حسن عسکری (علیه السلام) راجع به کُردها می پرسد، و ایشان جواب می دهد: آن ها را جز با شمشیر تنبیه نکنید
===========================================================
شعری از آرمین عمرزاده گرگان:
آذر بتراش الله و نبی دِگر : نه آن الله سفاک و نه آن نبی ضحاک
کین خزعبلات و مهملات : وین عهود و وعود مختوم یابد به دارات
از کفر و ز اسلام برون صحرائیست : ما را میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد : نه کفر و نه اسلام و نه آنجاست جائیست
====================================================
جهل، بهل، جعل،،،(تشیع حکمت ابن سوده) جهل، بهل، جعل،،، (تسنن حکمت ابن تیمیه)
====================================================
در آل عمران آمده:
وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ
ترجمه :و آنان دست به فریب زدند و الله هم مکر کرد و خداوند بهترین مکر کنندگان است
=====================================================
بخشی از جهل،بهل،جعل در مذهب اهل سنت///
حَدَّثَنَا خَالِدُ بْنُ مَخْلَدٍ حَدَّثَنَا سُلَیْمَانُ قَالَ حَدَّثَنِی مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی مُزَرِّدٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ خَلَقَ اللَّهُ الْخَلْقَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهُ قَامَتْ الرَّحِمُ فَأَخَذَتْ بِحَقْوِ الرَّحْمَنِ فَقَالَ لَهُ مَهْ قَالَتْ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِکَ مِنْ الْقَطِیعَةِ قَالَ أَلَا تَرْضَیْنَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَکِ وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَکِ قَالَتْ بَلَى یَا رَبِّ قَالَ فَذَاکِ...
از پیامبر روایت شده: وقتی خدا همه خلق را آفرید . رحم بلند شد و ایستاد و محکم بند تمبان خدا گرفت! و خدا به او گفت: که چرا بند تمبان مرا گرفتی!؟ رحم گفت: من از قطع رحم به تو پناه میبرم.خدا به او میگوید: آیا راضی نیستی که هرکه قطع رحم کند من با او قطع میکنم ؟ رحم گفت: راضی شدم و بند تمبان خدا را رها کرد.صحیح بخاری ج3ص292 مکتبه سلفیه کتاب التفسیر سوره محمدص آیه (( وتقطعوا ارحامکم))
صحیح بخاری – کتاب التوحید –باب قول الله تعالی وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره:
در اینجا آمده در آخرت پس از گذشت از سوالات در مورد پرستش خدا، وقتی آنها به خالقیت خدا شهادت میدهند و به آنها گفته میشوند شما اینجا چه کار میکنید ؟ آنها میگویند: که ما منتظر پروردگار خود هستیم تا بیاید. ناگهان خدای به صورت و شکلی دیگر می آید آنها او را نمیشناسند و به او میگویند : تو رب ما هستی ؟ ما باور نمیکنیم . او قیافه ای دیگر داشت
همه ی مردم بیچاره میمانند و فقط پیامبران جلو می آیند . خدا به پیامبران میگوید : آیا نشانه ای از من نزد شما هست که مرا با آن بشناسید؟ پیامبران میگویند: آری ما ساق پای خدا را خوب میشناسیم. ناگهان خدا کفش هایش را در آورده و پاچه خود را بالا زده و ساق پای خود را برهنه میکند و به پیامبران و مردم نشان میدهد . پیامبران میگویند :آری این خدای ماست و سجده میکنند. بعد دنبال خدا می روند
صحیح بخاری جلد 1 «کتاب الوضوء باب البول قائما و قاعدا»
حذیفه میگوید: من با پیغمبر میرفتم آن حضرت رفت در خرابهای پشت دیواری و ایستاد همینطوری که یکی از شماها میایستید و بول کرد و من از او کنار کشیدم پس اشاره به من نمود من آمدم نزدیکش و پشت سرش ایستادم تا از بول فارغ شد.(( مشابه این حدیث را امام حنبل در کتاب مسند جلد 4 صفحه 246 نقل کرده است))
صحیح ترمذی جلد 2 صفحه 215
ابن عباس میگوید: پیغمبر گفت پروردگار من با بهترین صورت آمد نزد من و گفت: ای محمد گفتم لبیک ربی گفت ملأ اعلی درباره چه چیز نزاع میکنند؟ گفتم نمیدانم پس دستش را گذارد میان شانههای من و خنکی آن در بین دو پستان من سرایت کرد و مابین مشرق و مغربرا دانستم
صحیح بخاری جلد 1 «کتاب الغسل باب من اغتسل عریانا»
ابوهریره میگوید: پیغمبر گفت بنی اسرائیل برهنه غسل مینمودند، و به بدن همدیگر نگاه میکردند ولی حضرت موسی تنهایی غسل مینمود، بنی اسرائیل سوگند یاد کردند که موسی در بین ماها غسل نمیکند برای آنکه قُر است، پس یک دفعهای رفت غسل کند لباسش را درآورده و روی سنگی گذارد، سنگ فرار نموده و جامه او را با خود میبُرد و موسی از پی آن میدوید و صدا میزد ای سنگ لباس مرا نَبَر، بنی اسرائیل نگاهشان به بدن موسی افتاد، دیدند او قُر نیست و چون موسی به سنگ رسید، لباسش را برداشت، و شروع کرد به زدن سنگ
صحیح بخاری جلد 1 «کتاب الجنائز باب من احبّ الدفن فی الارض المقدّسة»
ابوهریره میگوید: عزرائیل آمد برای گرفتن جان حضرت موسی چون به او رسید موسی سیلی محکمی به او زد که چشمش کور شد، پس برگشت به سوی پروردگار گفت بار خدایا مرا به سوی کسی فرستادی که میل به مردن ندارد خدا چشم عزرائیل را به او برگردانید و به او گفت برو و به موسی بگو دستش را بگذارد به پشت گاوی، به شماره موهایی که زیر دستش واقع میشود یک سال مهلت داده خواهد شد، جبرئیل گفت بار خدا بعد از آن چه خوهد پیش آمد؟ گفت: مردنست
صحیح ترمذی جلد 2 صفحه 293 فی مناقب عمر»
عبدالله بن بریده میگوید: وقتی پیغمبر از جنگی برگشت، کنیز سیاهی نزد او آمد، گفت یا رسول الله من نذر کردهام که خدا ترا سالم برگرداند، در پیش روی تو دایره «دف» بزنم و آوازهخوانی کنم، پیغمبر به او گفت اگر نذر کردهای که این کار را انجام بده، پس شروع کرد به زدن و خواندن که در این هنگام ابابکر و علی و عثمان داخل شدند و او به کار خود مشغول بود، ولی وقتی عمر بن خطاب وارد شد، طبل را انداخت و روی آن بنشست، پیغمبر به عمر گفت شیطان از تو میترسد، زیرا هنگامی که تو وارد شدی طبل را انداخت و دست برداشت
===================================================
/// بخشی از جهل،بهل،جعل در مذهب اهل شیعه
روایت از علی (ع) ..اولین حیوانی که پس از رسول خدا(ص) از دنیا رفت عفیر خر رسول خدا بود! این خر با رسول خدا صحبت کرده بود ! و گفته بود پدر و مادرم فدای تو! پدرم از قول پدرش و از قول جدش و جد جدش و ..نقل کرد که او خری بود که نوح (ع) در کشتی گذاشت! و آنزمان نوح به جد من گفت ای مردم از نسل این خر خری متولد میشود که رسول خدا بر او سوار میشود ! و من خوشحالم که آن خر هستم !
(ناگفته نماند که در اصول کافی نوشته شده که عفیر یا براق با پیامبر سخن رانده و گفته پدرم و مادرم فدایت)
عن امیر المومنین علی قال ان اول شیی من ادواب توفی هو عفیر حمار رسول الله ذالک الحمار کلم رسول الله فقال بابی انت و امی
اصول کافی جلد ۱ ص ۱۸۴ کتاب الحجه باب ما عند الائمه من سلاح رسول الله
امام حسین(ع) از سینه حضرت زهرا شیر نخورد بلکه پیامبر انگشتش را در دهان او میگذاشت و او می مکید و برای سه روزش کافی بود
لم یرضع الحسین من فاطمه (س) و لا من انثی کان یوتی به النبی (ص) فیضع ابهامه فی فمه فیمص منها ما یکفیه الیو مین و الثلاث
اصول کافی کتاب الحجه - باب مولد حسین ابن علی
در ادرار ائمه آلودگی نیست --لیس فی بول الائمه استخباث - انوار ولایه .آیت الله آخوند ملا زین العابدین گلپایگانی.ص ۴۴۰
نگاه کردن به آلت تناسلی زن باعث کوری میشود! - النظر الی فروج النساء یورث العمی-من لا یحضره الفقیه -جلد ۳ ص
آه اسم خدا ست!- آه اسم من اسماء الله الحسنی -مستدرک الوسائل جلد ۲ ص۱۴۸
ملکی بنام خرقائیل هست که ۱۸ هزار بال دارد و بین هر بالش پنجاه سال زمان برای دیدن لازم است! ان لله ملکا یقال خرقائیل له ثمانیه عشر الف جناح مابین جناح الی جناح خمس مائه عام - کتاب البرهان جلد ۲ ص ۳۲۷
ملکی هست که اسمش منت و همیشه بالای قبر امام حسین است-الکافی جلد ۴ ص ۵۸۳
امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنیا می آید! با پا و براحتی متولد میشود!جنب نمیشود!اگر بخوابد قلبش بیدار است ..چشمش میخوابد ولی قلبش بیدار است ! همانطور که از جلو میبیند از عقب هم میبیند! یولد مطهرا مختونا و لا یجنب و تنام عینه و لا ینام قلبه و یری من خلفه کما یری من امامه -اصول کافی جلد یک ص ۳۱۹ کتاب حجه باب موالید الائمه
امام زمان لخت و عریان ظاهر میشود! انه سیظهر عاریا امام قرص الشمس .. حق الیقین - ملا باقر مجلسی ص ۳۴۷
از امام حسن (ع) روایت شده است که ایشان فرمود برای خداوند دو شهر است ( خدا دو شهر دارد) یکی از انها در مشرق است و یکی در مغرب ! و در آنها ۷۰ میلیون زبان و جود دارد! و من همه آن زبانها را میدانم!
عن ابی عبد الله الحسن قال ان لله مدینتین احداهما بالمشرق و اخری بالمغرب و فیها سبعون الف الف لغه و انا اعرف جمیع تلک اللغات
اصول کافی - جلد یک - ص ۳۸۴ و ۳۸۵ باب مولد حسن ابن علی
۱4- خوردن خاک نفاق می اورد -اکل الطین یورث النفاق - الکافی جلد۲- ص۲۶۵
خوردن خاک حرام است مثل خون و مردار و گوشت خوک اما خوردن خاک قبر امام حسین باعث شفاء از بیماریها میشود!
اکل الطین حرام مثل المیته و الدم و لحم اخنزیر الا طین قبر الحسین فیه شفاء من کل داء- اصول کافی جلد ۳ - ص ۳۸۷
فاطمه زهرا (س) حیض نمیشده است! عن ابی الحسن قال ان بنات الانبیاء لا یطمثن
========================================================
اولین درخت ایمان آورده به الله و رسولش در کتب شیعه مکارم الأخلاق،شیخ حسن (فرزند شیخ طبرسى)،مترجم: سید ابراهیم میر باقرى، ناشر: فراهانى، تهران، چ دوم:1365 ش. جلد1، برگ: 349
از انس: پیغمبر فرمود: بادنجان زیاد مصرف کنید، که اول درختى است که به الله ایمان آورده است
اولین حیوان ایمان آورده به الله و رسولش در کتب اهل تسنن عفیر یا همان براق و یاد آوری شده در فیلم بی گناهی مسلمانان
=======================================================
تصورات پیروان ابن تیمیه از الله:
ابن عباس از رسول الله نقل می کند که:رأیت ربّی عزّ وجلّ، شابّ أمرد وفرده جعد قطط، فی روضه خضرا...خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (وزوزی) …بیان التلبیس الجهمیه ج7ص 290
تببین کذب المفتری فیما نسبت الی الامام ابن حسن الاسعزی ج1 ص311 نام مولف علی ابن الحسن بن هبه الله بن عساکر الدمشقی نشر کتاب بیروت،میگویید:
الله خود را بر خلایق ظاهر میکند بر مردم سوار بر الاغ و صورتی بی مو و موهای پرپشت و تاجی بر سر و با کفش های طلائی
=======================================================
تصورات شیعه از کردها:
حدیث در کتاب بحارالانوار شیخ مجلسی و در کتاب شرح لمعه معروف به شهید اول هست
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى وَ غَیْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِیِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقُلْتُ إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً مِنَ الْأَکْرَادِ وَ إِنَّهُمْ لَا یَزَالُونَ یَجِیئُونَ بِالْبَیْعِ فَنُخَالِطُهُمْ وَ نُبَایِعُهُمْ فَقَالَ یَا أَبَا الرَّبِیعِ لَا تُخَالِطُوهُمْ فَإِنَّ الْأَکْرَادَ حَیٌّ مِنْ أَحْیَاءِ الْجِنِّ کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُمُ الْغِطَاءَ فَلَا تُخَالِطُوهُمْ
(الکافی ج : 5 ص : 158)
ابی الربیع شامی از امام صادق سؤال کرد:گروهی از کردها در منطقع ما زندگی میکنند.همیشه برای خرید و فروش می آیند و ما با آنها مخالطه و معامله می کنیم.حضرت فرمودند:ای اباربیع با کردها مخالطه نکن زیرا ایشان گروهی از جن اند که خداوند از روی آنها پرده برداری کرده پس با آنها مخلوط نشو!
و
امام صادق به ابی ربیع شامی فرمود :(لا تنکحوا من الاکراد احد فانهم جنس من الجن کشف عنهم الغطاء)«با هیچ یک از کُردها زناشویی مکنید زیرا آنها از جنس جنّیان هستند که پرده از آنان برداشته شده است»
(تذکرة الفقهاء العلامة الحلی ج 2 ص 569)
و
وعنه (علی بن محمد) عن أحمد بن أبی عبد الله وغیره أنه کتب إلیه یسأله عن الأکراد فکتب إلیه لا تنبهوهم إلا بحد السیف . الکافی، الشیخ الکلینی، ج 7 ص 297 ( کتاب الدیات، باب قتل اللص، ح 4 )
در این حدیث صحیح السند، احمد بن اسحاق قمی از امام حسن عسکری (علیه السلام) راجع به کُردها می پرسد، و ایشان جواب می دهد: آن ها را جز با شمشیر تنبیه نکنید
===========================================================
شعری از آرمین عمرزاده گرگان:
آذر بتراش الله و نبی دِگر : نه آن الله سفاک و نه آن نبی ضحاک
کین خزعبلات و مهملات : وین عهود و وعود مختوم یابد به دارات
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر