Translate

۱۳۹۳ آذر ۱۶, یکشنبه

هزلیاتِ تنیده در غزلیات///

جمال حسینی را مقتول مرموز کردن حال نوبت حمید صنعتی است  سپس نوبت به من و شما و جمالها و حمیدهاست...
مادرها گریان زنان ندبه خوان دختران توغ داران،پدرها طوق دار مردان غل خورده پسران در بند 209...
خمینی رفراندومش به انقلاب سفید خریت خودرا مضاعف علیه کرد به خریت ما تا هرکی چپ رود بی خایه به راستش راه رود...
گفتن و میگن چنان کن و چنان باش گرنه چنان میشوی و چنان میکنیم،خامنه ای هم در حال جلق زدن با دست چولاقش با مخاط مردم...
شق عایق با مزه ی شقایق با حس مخاض به خورد ما دادن و به مکر ورمالیدن مفتی شدن مفت مفت زمامدار شدن...
مجاهد هم پای انقلاب قاسملو پلورالیسم اَنم گیرش نبود آپو ابراهیم اورفای برای کُورد دروز دگمای قشر...
هویدا ناز گلت،جبهه ی دوی مصدقیون دال و ذالِ ترور رزم بی آرا،هژیر به حقانیت یک نادان و عاشق خون...
دمع بستر گشت کسی ندید وانگهی با آن غسل دعم گرفتن این ملاها،حاکم من خودم هستم نه خداست نه تو، تکبیر،،،
قرمساقها قوادمان کردن به لا عزمی،جزممان را سخره دادن به قلاده،شریک زندگی یکی جان باخت در راه فریدن بازی و دیگری در پی گنج قارون مملکت، مهدی تیلیت کرد در اِشکنه... 
کمال افتخار قلقش قنداق یک نوزاد گوشتخوارِ تشنه ی عنایت،تا هست هستی و من، هستم با رژه نمکم در نبرد و صحنه...
ممدوح باشد ثنا هرکه اخوی اخوها باشد نه اخوی اخوانها...مقال با نقاد هر دو سر از تن جدا پست چی 2 بار درب میزند قانون اساس...
تمبر آخر این سمر سمن نیست قدرت است...ولکن قدرت ازآن صلح و آزادی است در آخر...؟!
Armin ir918

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر